موسیقی سنتی ایران، موزهای میشود | ما تا ۱۵سال آینده خواننده موسیقی سنتی نخواهیم داشت
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۱۸۶۶۱
سحر طاعتی- همشهری آنلاین: نمایش - موسیقی «کافه عاشقی»، نمایشی برگرفته از داستان لیلی و مجنون نظامی گنجوی و جامی که با نگاه موسیقایی کارگردانش، موسیقی سنتی ایران جایگاه خاصی را در این نمایش بهخود اختصاص داده بود. بهگونهای که علاوه بر حضور نوازندگان روی صحنه، بازیگران تماما خوانندگان جوان موسیقی ایرانی بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خوانندگانی که در همین هیاهوی داغ کنسرتهای پاپ و تلفیقی کمترین حمایت را دیدهاند. برای نخستینبار نیست که جلالالدین دری نگاه ویژهای به موسیقی دارد؛ چراکه او قبلا در فیلم «نرگس مست» به زندگی موزیسینهای برجسته ایران پرداخته یا در تئاتر «ترانههای شرقی» توجه و حمایتش از موسیقی ایرانی را نشان داده است و اینبار نیز در نمایش کافه عاشقی تلفیقی از ادبیات کهن و موسیقی اصیل را به مخاطبانش ارائه داد.
تصاویر | در کنسرت سیصد چه گذشت؟ | نمایشی درباره نسل کشی قوم مغول در نیشابور واکنش تهیه کننده کنسرت سیصد به بلیتهای لاکچری | بلیت ۷۰۰ هزار تومانی کنسرت از کجا آمد؟نمایش کافه عاشقی تازهترین کار شماست که در تلفیق با موسیقی اجرا شده است. یکی از شاخصههای پررنگ کار شما بهرهمندی از موسیقی و نگاهتان به موسیقی ایرانی در کارهایتان است. چه در فیلم سینمایی «نرگس مست»، چه در نمایش ترانههای شرقی و به تازگی نیز در نمایش کافه عاشقی؛ جایگاه پررنگ موسیقی ایرانی را میبینیم. این دیدگاه موسیقایی از کجا میآید؟ و چقدر معتقد به این هستید که درکارهای هنری، موسیقی میتواند حرف اول را بزند؟
فکر نمیکنم در آثار نمایشی، چه فیلم و چه تئاتر، موسیقی باید حرف اول را بزند چون حرف اول را قصه یا داستان میزند. در نمایش کافه عاشقی ۳ نوازنده (پیمان خازنی، ملینا فرجی، کیارش بیات) و ۴خواننده (فایضه کامیاب، علیرضا شفائی و هیوا سیفیزاده) حضور داشتند که اگر میخواستند به تنهایی و بدون بخش نمایش کنسرت برگزار کنند کارشان به جذابیت همراهی با نمایش نمیشد اما بهدلیل تلفیق موسیقیشان با یک داستان و نمایش، کار کمی متفاوتتر شده است همانطور که این نوع کارها بدون موسیقی جلوه خاص خودش را ندارد.
معتقدم موسیقی سنتی ما بهدلیل رخوت و رکودی که در اجرا و نوع برگزاریاش ایجاد شده است، کمکم به حالت موزهای تبدیل میشود؛ یعنی ما تا ۱۵سال آینده خواننده موسیقی سنتی نخواهیم داشت. کما اینکه امروزه هم خیلی از خوانندگان موسیقی سنتی که در این مکتب درس خواندهاند و در این حوزه فعالیت کردهاند خودشان را به سمت موسیقی پاپ یا پاپسنتی میاندازند.
همین مساله سالهاست برای من بهصورت هشدار درآمده که این ژانر از موسیقی بهدلیل سیاستهای دولت و عدمحمایت، کمکم حالت موزهای پیدا میکند و بعد از مدتی از بین خواهد رفت و این در حالی است که مهمترین ویژگی بارز موسیقی سنتی ایران، داشتن اصالت است. امکان ندارد با موسیقی سنتی ایران بتوان یک کلمه مهمل خواند.
درواقع کسوت و شخصیت این موسیقی اجازه نمیدهد که با آن اشعار بیربط و سخیف خوانده شود و حتی اگر شعر کلاسیک همچون اشعار حافظ و سعدی و عطار نباشد قطعا باید شاعری درحد آنها توانسته باشد شعر بگوید که بشود با این موسیقی خواند. بنابراین محتوا و مفهوم این موسیقی که به مخاطب ارائه میدهیم برایمان مهم است.
وقتی ما موسیقی و تئاتر را با هم در کاری ارائه میدهیم فارغ از برابری هنری، موسیقی و ترانه در خدمت نمایش است. در نمایش کافه عاشقی نیز چنین بود؛ یعنی همه تصنیفها و آهنگهایی که خوانده میشد به نوعی دیالوگهای خوانندگان بود که راستای پیشبرد متن نمایش گفته میشدند و تنها تصنیف غیرمرتبط با نمایش، تصنیف «چشم جادو» بود که در آن نیز سعی کردیم با حرکت نوازندگان روی سن به نوعی آنها نیز در بازیگری دخیل شوند.
داستان لیلی و مجنون بهخاطر ملودیک بودن آن انتخاب شده است یا خودتان در پردازش داستان، موسیقی را با آن همراه کردید؟
برای نوشتن این کار ۲ نمایش داشتیم؛ یکی نمایش امروزی که داشت اجرا میشد و دیگری نمایش لیلی و مجنون که در بطن کار بازی میشد. در نوشتن بخشهای قدیمی من کل منظومه لیلی و مجنون نظامی گنجوی را خواندم و احساس کردم شاعر چندین بیت را برای توضیح روند داستان سروده است که از حوصله مخاطب خارج بود. من با حذفیات بسیاری آن ابیاتی را انتخاب کردم که در عین حال که جنبه شاعرانگی دارد، احساس و خصوصیات نمایشی هم داشته باشد. به همینخاطر به سراغ داستان لیلی و مجنون جامی هم رفتم و بسیاری از ابیات جامی را نیز در کار وارد کردم. درواقع در بخشهای از نمایش، بازیگر روایتگر داستان از زبان نظامی است ولی جوابش را جامی میدهد.
بهطور کلی ابیات براساس نمایشی بودن، محتوا و جنس کلمات برای نمایش کافه عاشقی انتخاب شدهاند. هر چند که ۴سال پیش نیز این نمایش با آهنگسازی و بازی اشخاص دیگری اجرا رفت اما اینبار با یک رویکرد جدید آن را بهمدت ۱۰شب در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه بردیم.
در «کافه عاشقی» در کنار خوانندگانی که خودشان بازیگر بودند، گروه موسیقی روی صحنه و بهعنوان بخشی از صحنه حضور داشتند. این حضور گروه موسیقی به واسطه همان توجه به موسیقی ایرانی شکل گرفته یا اینکه از دیدگاه شما بهعنوان کارگردان، آنها هم بخشی از نمایش بودند؟
بخشی از نمایش بودند. اینگونه نمایشها را شاید بتوان با اپرت یا اپراهای خارجی مقایسه کرد که موسیقی و نمایش در هم تنیده شدهاند اما اینجا برایش واژه درستی نداریم. اگر دقت کنید حتی در تصنیف «چشم جادو» نوازندگان روی صحنه جابهجا میشدند. من دلم میخواست اینها در یک جاهایی بازی هم بکنند ولی متأسفانه به دلایل مشکلات خود سالن و بچهها، غیر از همان یک صحنه، امکانپذیر نبود.
با توجه به انتخاب اشعاری از نظامی و جامی، میتوان گفت اول متن انتخاب شده بعد موسیقی رویش قرار گرفته یا هر دو در یک مسیر با هم پیش رفتند؟
در کارهای اینچنینی اول باید متن انتخاب شود بعد موسیقی برای آن ساخته شود. همانطور که در بالاتر به آن اشاره کردم این نمایش با ملودیهای دیگر سال۹۷ در سالن شهرزاد اجرا شده است و شاید تنها تغییری که در اجرای کنونی رخ داده است اینکه من تمایل داشتم از خود خوانندهها بهجای بازیگر استفاده کنم. البته مطمئن نبودم چقدر این دوستان را میتوانم وادار به بازی کنم، به همین دلیل نوع نوشتن دیالوگهای من در طول تمرین دائما تغییر میکرد تا ببینم توان این عزیزان در برابر بازی چقدر است. در اجرای ۳ سال پیش نقش مرشد را آقای مهیار شادروان، خواننده موسیقی سنتی داشتند که برای اجرای امسال مجبور شدم کل بخش آوازی ایشان را حذف و دیالوگ را جایگزین کنم. مرشد در آن اجرا مرد و خواننده بود و در این اجرا نقش مرشد را یک زن ایفا میکرد؛ درواقع من با آوردن خانم صباغ بهعنوان مرشد سعی کردم بخش نمایش را تقویت کنم و بهمنظور انتقال کلی مفهوم داستان از راوی بهرهبردم تا روند داستان کمی کوتاهتر شود که از حوصله مخاطب نیز خارج نشود؛ چرا که مخاطب امروزی توان گوش دادن به موسیقی سنتی را بیشتر از ۲ ساعت ندارد.
چقدر از کیفیت کار خوانندگانی که در نمایش کافه عاشقی هم کار خوانندگی را ایفا میکردند و هم بازیگری رضایت داشتید؟
در کار هنری هیچ وقت نمیتوان رضایت صددرصدی از خروجی داشته باشیم. در اجرای ۳ سال پیش بسیاری از خوانندگانی که برای کار دعوت میشدند میگفتند مگر میشود هم بازی کرد و هم آواز خواند و تصوری از اینکه بخواهند روی صحنه دراز بکشند و بخوانند هم نداشتند و احساس میکردند شاید مسخره میشود یا به ساحت آن موسیقی برمیخورد و یا شاید سختشان بود و یا هر دلیل دیگری. اما در این اجرا خوانندگان با توجه به جایگاه کاری خودشان پذیرفتن به پذیرش بازیگری با درنظر گرفتن همه شرایط برای اجرا و بازی.
بر همین اساس میتوانم بگویم که بچهها در طول این چند ماه تمام تلاششان را برای رسیدن به آن چیزی که موردنظر بوده، انجام دادند. شاید اگر زمان بیشتری برای تمرین داشتیم یا انگیزه بیشتر، خروجی هم به همان نسبت بهتر میشد. بچههای گروه در حالی ۲ ماه تمرین را گذراندند و دائما برای کاری تلاش میکردند که معلوم نبود نمایش مجوز میگیرد یا خیر. برای نمایشی وقت گذاشتند که قرار نبوده از جایی دستمزد بگیرند و میدانستند قرار نیست کسی هم از آن حمایت کند و البته دائما هم تذکر میگرفتند که ممکن است جلوی کار گرفته شود. من با درنظر گرفتن همه این شرایط از بچهها راضی هستم.
فکر میکنید تلفیق ادبیات و موسیقی چقدر میتواند به رشد کارهای هنری کمک کند؟
بدون ادبیات هیچ هنری وجود ندارد. اول از همه ادبیات است. بهنظر من ریشه تمام مکاتب هنری از ادبیات گرفته شده است. ادبیات بخش جداییناپذیر فرهنگ و هنر است و چون امروزه از ادبیات جدا شدهایم در مسائل فرهنگی در بخش سینما و تئاتر و موسیقی و نقاشی نیز ضعیف شدهایم.
در شرایط کنونی که سلیقه شنیداری جامعه تغییر کرده، اجرای نمایشهایی نظیر کافه عاشقی با حضور جوانان موزیسین که کارشان مبتنی بر موسیقی اصیل ایرانی است چقدر میتواند ذهن وگوش جوان امروزی را به ادبیات کهن و موسیقی اصیل جذب کند؟
اگر این اتفاقات به ندرت صورت میگیرد بهخاطر کم کاری متولیان فرهنگی است. امسال سال نظامی است. در کشور کنگره نظامی برگزار شده و تئاتر ما درباره او اجرا رفته اما بدون کوچکترین حمایتی.
چه توقعی میشود داشت. من الان که میانسال هستم باید به جوانان بگویم که شما میتوانید به جای اشعار و موسیقی سخیف گوش دادن به سراغ ادبیات غنی و موسیقی اصیل ایرانی بروید و حتی با لیلی و مجنون و شیرین وفرهاد عاشقی کنید و زندگیتان را جلو ببرید.
اینها به شما یک وقاری میدهد که اگر دنبال کنید، امضا، انشا و شیوه حرف زدنتان را ارتقا میدهد. خواندن این کتابها دیدگاه بزرگی به زندگی میدهد. ما این قبیل نمایشها را به صحنه میبریم ولی باید حمایت شود تا تأثیر داشته باشند نه اینکه به جلوگیری از ادامه اجرا تهدید شویم.
متأسفانه این مسائل در شرایطی رخ میدهد که مسئولان فرهنگی با مبتذلترین کنسرتها و موسیقیها، تئاترها و فیلمهای سینمایی مخالفتی ندارند و واقعا تأسفآور است مملکتی که مدعی فرهنگ چندهزارساله است مبتذلترین فیلم وتئاترها و کنسرتهایش صدرنشین است.
در بسیاری از کشورها برای اجرای کارهای مبتنی بر ادبیات و موسیقی اصیلشان بیشترین هزینه را میکنند اما کنگره نظامی در ایران با داشتن بودجههای کلان حتی نیمنگاهی نیز به کار ما و البته کارهایی از این قبیل نمیکند.
مساله آزاردهنده عدمحمایت است جلالالدین دریمن در کار قبلی که عنوان «ترانههای شرقی» را داشت از حضور حجت اشرفزاده، خواننده، بهرهبردم. ایشان بنا بر جدول کاریشان یک زمان محدودی را برای همکاری به ما ارائه دادند که بر همان اساس ما خیلی کم ایشان را برای تمرین داشتیم، هر چند که گروه نمایش تمرینات خودش را داشت اما در کنار این خواننده تمرین کمی صورت گرفت و برای اجرا هم در همان زمان، محدودیت داشتیم.
به همین دلیل همیشه میگویم که محدودیت زمان افراد چهره مهمترین معضل ماست. از سوی دیگر چون با برگزاری کنسرتهایشان در چند سانس هم مخاطب زیادی دارند و هم دستمزدشان محفوظ است، کمتر حاضر میشوند در نمایشی بخوانند و هم بازی کنند که مجبور هم باشند کلی متن و دیالوگ حفظ کنند، آن هم برای یک نمایش ۱۰ شبه. معلوم است که خوانندگان چهره این همه وقت برای پول اندک تئاترها نمیگذارند؛ ما که برای نمایشمان که براساس داستانهای نظامی و جامی است نه سرمایهگذار داشتیم و نه تهیهکننده و نه از جایی حمایت شدیم. هر چه بود بهصورت خودجوش صورت گرفته است. من معتقدم کار فرهنگی کردن همیشه نیازمند از دست دادن یکسری چیزهاست؛ یا پولت را باید از دستدهی یا زمانت را. اینها برای بچههای گروه ما مهم نیست فقط مساله آزاردهنده عدمحمایت است.
کد خبر 685776 برچسبها موسیقی ایرانی كنسرت موسيقى ادبیات نمایش موسيقى دستگاهى موسیقی - چهره - ساز - آلبوم - اجرامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: موسیقی ایرانی كنسرت موسيقى ادبیات نمایش نمایش کافه عاشقی موسیقی سنتی ایران موسیقی ایرانی موسیقی اصیل لیلی و مجنون برای اجرا کنسرت ها روی صحنه بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۱۸۶۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عمارت نوفل لوشاتو میزبان چه نمایشهایی است؟/ تاریخ فرهنگ و هنر ایران، مدیون کیمیایی است
عمارت نوفل لوشاتو میزبان نمایشهای جدیدی است که برخی از روز گذشته و برخی از امروز اجراهای خود را آغاز کردهاند. از این رو به معرفی نمایشهای تئاتری روی صحنه عمارت نوفل لوشاتو خواهیم پرداخت.
نمایش «مرگ با طعم نسکافه»
نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به نویسندگی و کارگردانی بابک صحرایی با حضور مسعود کیمیایی، مجید مظفری، جواد طوسی و استقبال بینظیر مخاطبان اجرای خود را در عمارت نوفلشاتو آغاز کرد.
بابک صحرایی پس از پایان اجرای شب اول، در صحبتهایی گفت: امشب اسطوره تکرار نشدنی فرهنگ و هنر ما در اینجا حضور دارد. بزرگمردی که سینمای حقیقی را در ایران پایهگزاری کرد و بیشتر از ۵۰ سال است که روی بلندترین قله هنر ایران ایستاده است. تاریخ فرهنگ و هنر ایران تا همیشه مدیون ایشان خواهد بود. افتخار این را داریم که امشب نمایش خود را به استاد مسعود کیمیایی تقدیم کنیم.
او افزود: علاوه بر آقای کیمیایی، امروز میزبان جناب مجید مظفری هستیم. او بازیگری است که من از نوجوانی طرفدارش بودم. همچنین از حضور جناب جواد طوسی (منتقد سینما) و رحیم نوهسی (نقاش) نیز تشکر میکنم.
کارگردان نمایش «مرگ با طعم نسکافه» در ادامه صحبتهایش، از همه عواملی که در شکلگیری این نمایش او را یاری رساندهاند، تشکر کرد.
«مرگ با طعم نسکافه»، نمایشی ۶ پردهای است که با استفاده از کلید واژههای مهم زندگی به روایتِ برشهای دراماتیک در زمان حال، دهه سی و صد سال گذشته میپردازد. از نکات جالب توجه این اجرا، حضور پررنگ موسیقی است.
بهنام شرفی، نیکی مظفری، گل ناز عباسی، بهراد محمدی، روشنک رضایی مهر و بابک صحرایی بازیگرانی هستند که در این اثر به ایفای نقش میپردازند. همچنین محمدرضا عیوضی و مسعود امامی به عنوان خواننده - بازیگر در این اجرا حضور دارند.
از دیگر عوامل این اثر میتوان به مجری طرح: نازنین صحرایی، طراح صحنه و لباس: منیره ملکی، طراح گریم: مهتاب حسنی، طراح حرکت: مهرگان بذرافشان، بازیگران فرم: مهرگان بذرافشان، روشنک رضاییمهر، حدیث محمودوف، ملینا مشایخ، آویسا شریفی، موسیقی متن: ستار اورکی، سرپرست موسیقی زنده: امیر مهراد، آهنگساز قطعات باکلام: حامی، علی موثقی، امیرعباس حسن زاده، تنظیم کننده قطعات باکلام: حامی، علی موثقی، امیر مهراد، نوازندگان: صادق نورانی، محمدرضا بختیاری، فرناز ساحری و روزبه سیاه منصوری، دستیار کارگردان: شهرزاد پورفرد، عکاس و طراح پوستر: کیارش کاویان و مدیر روابط عمومی و مشاور رسانهای: حامد قریب اشاره کرد.
نمایش «دیوان تئاترال»
«دیوان تئاترال» نوشته محمود استادمحمد، به کارگردانی ایمان راد و ایمان حاجعظیمیان از ۱۷ اردیبهشت تا ۲۵ خرداد، هر روز ساعت ۱۷:۴۵ به مدت ۷۰ دقیقه در عمارت نوفللوشاتو اجرا میشود.
منصوره بنی احمد، ایمان حاج عظیمیان، ایمان راد، علی رضوانی، شهرزاد سادات صدر هاشمی، کیمیا سامنی، هلنا سعادت، شکیلا علی مردانی، حمید فرجادی، پارمین قدیری، مریم قربانی، قاسم قنبری، آیناز کاوند، فاطمه زهرا مغانلو، سینا مجد، امیر مرسلی و ایلیا موهبتی بازیگرانی هستند که در این نمایش ایفای نقش کردهاند.
شایان ذکر است این نمایش اولین فعالیت حرفهای گروه هنری مهشید به سرپرستی ایمان راد است.
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: مجری طرح: شهاب شریفی، نوازنده: مانی مهربان، طراح گریم: سوگل بهرامپور، طراح صحنه: شهاب شریفی، طراح لباس: هنگامه ذوذهب، طراح پوستر و گرافیست: الهه معینی، دستیاران کارگردان: نگار خانی پور، مسعود محمدنیا، دستیاران صحنه: محراب عامریان، علی خاکپور، مریم اشرف زاده، دستیار لباس: تینا عبدالحسینی، مجریان گریم: نسترن مجد، هلنا سعادت، عکاس: دنا جم، حمید بازاری.
نمایش «خرده جنایتهای زن و شوهری»
نمایش «خرده جنایتهای زن و شوهری» نوشته اریک امانوئل اشمیت، با ترجمه محمود بهفروزی و به کارگردانی پریسا مقدم تا ۲۴ اردیبهشت ماه هر شب ساعت ۲۰ اجرا میشود.
بهنام فرزام، امیدعلی رحمانی، پریسا مقدم بازیگرانی هستند که در این نمایش ایفای نقش کردهاند.
همچنین کنسرت نمایش «مرگ با طعم نسکافه» به نویسندگی و کارگردانی بابک صحرایی از ۱۶ اردیبهشت ساعت ۱۹:۳۰ در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه نمایش رفته که پیش فروش روزهای نخست آن با استقبال مخاطبان روبه رو شده است.
بهنام شرفی، نیکی مظفری، گل ناز عباسی، بهراد محمدی، روشنک رضایی مهر و بابک صحرایی بازیگرانی هستند که در این اثر به ایفای نقش پرداختهاند.
همچنین محمدرضا عیوضی و مسعود امامی به عنوان خواننده - بازیگر در این اجرا حضور دارند.
نمایش «شورش ذهن»
نمایش «شورش ذهن» به نویسندگی و کارگردانی محمد یغمایی و تهیهکنندگی مهدی تیمورزاده از ۱۶ اردیبهشت در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه نمایش رفته است.
«شورش ذهن» یک فانتزی سیاه درباره افسری است که متوجه نقشه فرماندهاش برای حمله اتمی به ژاپن میشود.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: مایکل افسر ارشد نیروهای هوایی است و در جنگ جهانی دوم بعد از آنکه متوجه میشود مافوقش قصد عملیات با بمب اتم دارد سعی میکند با افشای سند از این فاجعه جلوگیری کند، اما ... .
این نمایش تولید گروه «اغما» است و آراز دانش به عنوان مدیر پروژه و محمد شاهیپور به عنوان مدیر هنری این نمایش را همراهی میکنند. سایر عوامل این نمایش عبارتند از: دستیار اول کارگردان و بازیگردان: سوفیا جمالی، مشاور پروژه: لیلی سعیدی، مدیر روابط عمومی و تبلیغات: مریم رودبارانی، دستیار دوم کارگردان: مرتضی موسوی، مشاورهنری: حمیدرضا نورزاده، طراح حرکت: سارینا شاد، طراح صحنه و لباس: زهرا آمالی، طراح گریم: سما زارع، دستیار اول گریم: ملیکا دادرسی، طراح نور: فرشاد نصیری، اپراتور نور: نوید کهریزی، موسیقی: امیر تهرانی، مدیر صحنه: سارا ابراهیمی، مریم سعیدا، ساخت موشن: علی اشرفی، کارگردان بصری: سینا خدابخش، طراح گرافیک: سینا افشار، ساخت تیزر: علی بنایی.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر